من ديوانه نيستم!

ساخت وبلاگ
تمام زندگيم را دلتنگي پر کرده است...دلتنگي از کسي که دوستش داشتم و عميق ترين درد ها و رنجهاي عالم را در رگهايم جاري کرد ! درد هايي که کابوس شبها و حقيقت روزهايم شد٬ دوری از تو حسرتي عميق به قلبم آويخت من ديوانه نيستم!...ادامه مطلب
ما را در سایت من ديوانه نيستم! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : par-sefid بازدید : 75 تاريخ : يکشنبه 1 دی 1398 ساعت: 12:36

 

فریاد می کشم:
"تو را دوست دارم"
تمام کبوتران
سقف کلیساها را
رها می کنند
تا دوباره در لابلای گیسوان من
لانه بسازند.

 

من ديوانه نيستم!...
ما را در سایت من ديوانه نيستم! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : par-sefid بازدید : 88 تاريخ : يکشنبه 1 دی 1398 ساعت: 12:36

فرزانه کجا میداند لذت رسواییدیوانه کجا میخواند دفتر داناییچون لاله اگر بگزیدم گوشه ی صحرا راحال دگری دیدم در حالت تنهاییهمچون سرو سهی،  دارم  دست تهی ،  آزاده و آزادمبر گل سایه فکن ، گل در سایه ی من ، من ديوانه نيستم!...ادامه مطلب
ما را در سایت من ديوانه نيستم! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : par-sefid بازدید : 92 تاريخ : يکشنبه 1 دی 1398 ساعت: 12:36

 بيدارم کن و بگو که هنوز دنيا پر از قشنگيه . بگو که همه اين سياهی ها دروغه و وقتی صبح بشه بازهم پرنده کوچ من ديوانه نيستم!...ادامه مطلب
ما را در سایت من ديوانه نيستم! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : par-sefid بازدید : 98 تاريخ : سه شنبه 14 اسفند 1397 ساعت: 2:59

اگرجمعيت كل دنيا را 100 نفر فرض كنيم با يك محاسبه ساده و استفاده از قوانين تناسب به     درصد هاي زير مي رسيم:از هر 100 نفر 6 نفر كل ثروت دنيا را دارند كه از آمريكاي شمالي هستند. از هر100 نفر 80 نفر در من ديوانه نيستم!...ادامه مطلب
ما را در سایت من ديوانه نيستم! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : par-sefid بازدید : 78 تاريخ : سه شنبه 14 اسفند 1397 ساعت: 2:59

معلم عصبی دفتر رو روی میز كوبید و داد زد: سارا ...دخترك خودش رو جمع و جور كرد، سرش رو پایین انداخت و خودش رو تا جلوی میز معلم كشید و با صدای لرزان گفت : بله خانوم؟معلم كه از عصبانیت شقیقه هاش می زد، ت من ديوانه نيستم!...ادامه مطلب
ما را در سایت من ديوانه نيستم! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : par-sefid بازدید : 101 تاريخ : سه شنبه 14 اسفند 1397 ساعت: 2:59

روح بیمار طبیعت را - می فهمیدر دیار خشکدر میان سایه های تیره - در زنجیرمرگ را می بینیگاه بی تابی گاه می خندیعاشق باران که باشیدر اضطراب شب - به دنبال آغوش امنی می گردیتا تن نازک تب زده ات را بسپاری به من ديوانه نيستم!...ادامه مطلب
ما را در سایت من ديوانه نيستم! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : par-sefid بازدید : 80 تاريخ : سه شنبه 14 اسفند 1397 ساعت: 2:59

سالها پیش که کوچک بودم......شاید اندازه ی یک برگ درختبه همان گوچکی اما سرسبزسالها پیش که من در خوابمقصه ی شاه و پری می دیدمقصه گویم یک شبقصه ای گفت که باور کردمقصه از کوه کن و تیشه و کوهداستان دو بشر من ديوانه نيستم!...ادامه مطلب
ما را در سایت من ديوانه نيستم! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : par-sefid بازدید : 87 تاريخ : سه شنبه 14 اسفند 1397 ساعت: 2:59

هر وقت دلش می گرفت به کنار رودخانه می آمد. در ساحل می نشست و به آب نگاه می کرد. پاکی و طراوت آب، غصه هایش را می شست. اگر بیکار بود همانجا می نشست و مثل بچه ها گِل بازی می کرد.آن روز هم داشت با گِل های من ديوانه نيستم!...ادامه مطلب
ما را در سایت من ديوانه نيستم! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : par-sefid بازدید : 91 تاريخ : سه شنبه 14 اسفند 1397 ساعت: 2:59

چقدر دلم تنهاستبه کی میشه گفت آخه این درد ها روبه کی بگم پشیمونمبه کی بگم دلم میخواد فریاد بزنمبگم خدا آیندشو گرفتم بهش برگردونآرهمنی که میگفتم پشیمون نمیشمحالا پشیمونمالان این من همون من قدیمیههمونی من ديوانه نيستم!...ادامه مطلب
ما را در سایت من ديوانه نيستم! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : par-sefid بازدید : 107 تاريخ : سه شنبه 14 اسفند 1397 ساعت: 2:59